دیباچه -زهرا فرود: "امیر جوشقانی" هنرمند و مجری با سابقه عرصه رادیو و تلویزیون که سالها اجرای برنامههای زنده صبحگاهی شبکههای مختلف تلویزیون از جمله «صبحبخیر ایران» شبکه یک، «سلام تهران» شبکه پنج، «تصویر زندگی» ً، «خونه زندگی» شبکه دو و «سلام صبح بخیر» شبکه جهانی جام جم را برعهده داشته به خبرنگار دیباچه میگوید: یک مجری خوب هر کاری را انجام نمیدهد. یک مجری خوب کسی است که حتماً کارهای درستی را که میتواند از پس اجرای آن بر بیاید انتخاب میکند. هنرمند آبروی خود را قطره قطره جمع میکند، برای همین با انتخابهای غلط آن را به یکباره به دستِ باد نمیسپرد.
در واقع مجری یک هنرمندی است که سری دوزی و کارهای پشت سرهمی را در هر شبکه و هر برنامهای به صِرف داشتن ارتباط با تهیه کننده یا مدیر هر شبکه ای، قبول نمیکند.
البته این گفتهها تعبیری از سکوت و انفعال نیست، بلکه بیانگر آن است که هر کسی باید بر اساس توانایی و تبحر خود نسبت به یک موضوع، سُکان اجرای برنامهای را به دست بگیرد و درست و به موقع در جایگاهی که باید، ظاهر شود.
«امیرجوشقانی» مجری و گوینده رادیو و تلویزیون گفت: ژانر در عرصههای هنر، موضوع مهمی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. با نگاه به شاخههای مختلف هنری در مییابیم که اثری که یک هنرمند در هر زمینه از هنر، از خود به جای گذاشته ومی گذارد نشان از پیروی نمودن او از یک مکتب، یک ایده و یا حتی یک سبک خاص کاری است که آن را بصورت سنتی، موروثی و نفس به نفس از پیشکسوتان و نسل گذشته خود آموخته و یا خود به عنوان صاحب یک اثر، صاحب آن سبک نیز بوده است.
مجری یک برنامه بواسطه نوع سبک و ژانر اجرایی خود، در ذهن مخاطب ماندگار میشود
«جوشقانی» تصریح کرد: در واقع یکی از شاخصههای مهم پیرامون ژانر، آن است که ژانر یا سبک، برای هر هنرمندی حُکم امضای کارهنری او محسوب میشود. مثلا اگر در یک اثرِ نقاشی بخواهیم متوجه شویم که آیا نقاش بزرگِ مدنظرمان، واقعا خالق اثری بوده یاخیر؟ به راحتی توسط کارشناسان مربوطه و بررسی سبک و یا ژانر کار و نیز تجربیاتی که فردِ هنرمند در آثار به جا گذاشته از خود داشته، میتوانیم نسبت به اصالت کار هنری مورد نظر، آگاهی یابیم. این موضوع در عرصه اجرا نیز جریان دارد؛ یعنی یک مجری با داشتن سبک و ژانر اجرایی بِسان هنرمندی صاحب سبک میماند که با نوع اجرای خود، در ذهن مخاطب ماندگار میشود.
"جوشقانی " بیان کرد: در دهههای گذشته یک مجری نمیتوانست صاحب یک اثر بخصوص و یا یک امضای منحصر به فرد (سبک و نوع ژانر اجرایی اش) باشد، چرا که بواسطه حضور در تلویزیون و در عرصه رسانه، او موظف و مکلف بود برای هر نوع برنامهای که سیاست آن رسانه اقتضا میکند مقابل دوربین قرار گیرد و آن برنامه را با شرایط و ضوابط خاصی اجرا کند.
او پیرامون موفقیت مجری و گوینده در رادیو و تلویزیون گفت: به طور قطع، موفقیت یک هنرمند در عرصه اجرا و گویندگی با تخصص و تبحر او در ژانر مورد علاقه اش رابطه مستقیم و همسو دارد؛ در واقع تبحر مجری، زمانی شکل درست به خود میگیرد که او پیرامون حوزهای که در آن مشغول اجرا و یا گویندگی است، مطالعه داشته باشد و به لحاظ تامین خوراک فکری، با چالشی مواجه نباشد. به طور کل فعالان و یا هنرمندانِ این عرصه برای آنکه بتوانند با قدرت بیشتری از پسِ اجرای برنامهها برآیند، باید نسبت به تولید محتواهایی که برای فکر و اندیشه خود و در نهایت جاری ساختن آنها به زبان، انجام میدهند توجه بیشتری داشته باشند، چون تنها در این صورت است که معمولا به دنبال دلخواستههایی خواهند رفت که در آن علاقمندهای بیشتری نسبت به دیگر حوزهها به چشم میخورد و همین امر، دلیلی میشود که یک مجری و یا گوینده سعی کند تا نقاط قوت خود در عرصه اجرا را فقط در بسترِ یک سبک و یا ژانر خاص و مختص به خود تقویت سازد.
"جوشقانی " که در نمایشهای رادیویی بسیاری نیز به عنوان بازیگر، حضور داشته و در این عرصه موفق به کسب جوایزهای زیادی از جشنوارههای داخلی و بین المللی شده ادامه داد: از همان ابتدا یعنی از اوایل دهه ۷۰ که کار خود را به عنوان مجری و گوینده در رادیو و تلویزیون آغاز کردم، دغدغه زیادی نسبت به این موضوع داشتم که کار اجرا باید با تبحر افراد، هم راستا باشد تا حدی که در آن زمان همیشه از تهیه کنندگان برنامهها درخواست داشتم تا فرصتی را در اختیار هم نسل هایم که در آن موقع به لحاظ کار اجرا، تازه نفس بودیم، بگذارند و اجازه دهند کسانی که قرار است برای اجرای برنامه، مقابل دوربین بنشینند و یا برای گویندگی، پشت میکروفنِ رادیو قرار گیرند، متناسب با تخصص و تبحرِ خود به اجرای برنامه بپردازند. مثلا اگر کسی به لحاظ ورزشی اطلاعات بیشتری دارد، شرایطی فراهم شود که او توأم با اطلاعات خود، با مطالعه بیشتر و پیگیری بیشتر در راستای شاخههای تخصصی و مختلفِ ورزشی، بتواند از پس اجرای یک برنامه به خوبی برآید؛ چرا که همه حوزهها از جمله عرصهی ورزش به نوبه خود دارای اصطلاحات پیچیده، عمیق و تخصصی است که به صرفِ داشتنِ صدای خوب و یا یک مجری خوب بودن، نمیتوان از پس اجرای آنها برآمد.
او که در چندین مجموعه تلویزیونی همچون "خِشتِ خام"، "جادوی مهتاب"، ”فصل رویش”، "زیر گنبد کبود"، ” ”طفلان مسلم”، ”در انتظار ظهور”، ”ایستگاه” و”سیاه مثل سفید" به ایفای نقش پرداخته افزود: استاد مسلم گویندگی "مسعود اسکویی" ضمن داشتن صدای بسیار خاص و ویژه برای برنامههای ورزشی رادیو، به دلیل آنکه خود ورزشکار بود و نسبت به رشتههای مختلف ورزشی اطلاعات بسیاری داشت، در عرصه اجرا ماندگار شد. در واقع صدای خوب در کنار تبحر، مطالعه و علاقمندی به حوزه ورزش از ایشان یک استاد تمام عیار ساخت. همچنین در حوزه برنامههای ادبی نیز، از این دست مجریانی که تبحر بی نظیری در اجرای درست، خوانش شعر و متون سخت ادبی دارند، کم نداریم، و استاد " بهروز رضوی" و" امیر نوری" مثال بارز آن هستند. به نظرم تهیهکننده یک برنامه، برای آنکه بتواند برنامه موفقی را تولید کند در وهله اول باید نسبت به اجرای درست برنامه تامل نماید؛ به تعبیر دیگر یکی از رموز و پلههای موفقیت یک برنامه، بواسطه نوع اجرای آن است که رقم میخورد. یعنی کار باید به دست کاردان سپرده شود.
"امیرجوشقانی" بیان کرد: در برخی از برنامههای تلویزیونی از جمله برنامههای گفتگو محور و مناظرهگونه دیده میشود که مجری آنچنان که باید به موضوع برنامه احاطه و اشراف کامل ندارد و فقط صرفِ پرسیدن سوالات دیکته شده که پیشتر توسط تهیه کننده و یا سردبیر ارائه گشته به گفتگو میپردازد، در صورتی که یک مجری متبحر باید ضمن تحقیق پیرامون موضوع، برنامه، از لابلای صحبتهایی که قرار است طی برنامه مطرح شوند، خود به عنوان ذهنِ پرسشگر و کاوشگر به بحث ورود کند و موضوع را همچون یک مولف در دست گرفته و پیش ببرد.
این مجری تصریح کرد: متاسفانه گاهی اشتباه سیاست گذاران رسانه تا جایی پیش میرود که بدون توجه به تبحر و اطلاعات یک فرد، او را به عنوان مجری وارد یک برنامه میکنند، چرا که بر این باورند، چون او توانسته در یک برنامه با یک ژانرِ بخصوص اجرای موفقی داشته باشد؛ پس به طور قطع از پسِ اجرای برنامههای دیگر با سبک و سیاقهای متفاوت نیز برخواهد آمد، که چنین تفکری علاوه بر عدم توفیق رسانه در جذب مخاطب، ریزش مخاطبان را نیز به همراه دارد.
«جوشقانی» پیرامون اهمیت فَنِ بیان گفت: فَنِ بیان همچون بنزینی برای خودرو است؛ یعنی این موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که صحبت پیرامون آن، در بستر وقت و زمان نمیگنجد؛ در واقع فَنِ بیان، یک اصل اساسی انکارناپذیر برای یک گوینده و مجری است. البته در کنار این موضوع، داشتنِ صدای خوب و تصویر مناسب نیز از دیگر مواردی هستند که سهم بسزایی در اجرای خوب یک برنامه دارند. مثلا در این باره "اکبرمنانی" از دوبلورهای پیشکسوت کتابی نوشته اند که در آن حتی به ویژگیهای ظاهری و نوع پوشش گویندههای رادیو نیز اشاره شده، چرا که معتقدند همه این موارد میتوانند تاثیر بسزایی در ارتباطگیری مجری با مخاطب داشته باشند.
این هنرمندِ عرصه اجرا و گویندگی تصریح کرد: قبل از پذیرفتن پیشنهادی در عرصه اجرا، گویندگی و .. کارنامه و سابقه ۳۰ ساله خود را در رادیو و تلویزیون مرور میکنم و اگر به این نتیجه برسم که پذیرفتن پیشنهاد اجرا به آبرو و سابقه کاری ام لطمهای نمیزند، آن را خواهم پذیرفت، چرا که معتقدم کسی که به آبروی خود فکر میکند، به طور قطع به آبرو و شعور رسانه و مخاطب نیز فکر خواهد کرد، چون در غیر این صورت پس زده میشود.
" جوشقانی " ادامه داد: رادیو و تلویزیون هم اکنون در مقابله با رسانههای جدید از جمله «وی او دیها» و پلتفرمها که تعاملی هستند و مردم ضمنِ ارتباط بهتر با آنها، نقش بیشتری در این رسانهها دارند، یعنی برای تماشای آنها حق اشتراک میخرند یا حتی با نظرات خود میتوانند تولید یک پروژه را تغییر و یا حتی متوقف کنند، از این رو میتوان گفت رادیو و تلویزیون تا حدی عرصه را به این رسانهها باختهاند. شاید اگر ما نسبت به انتخاب هنرمندانی که در زمینههای مختلف برای مردم مقابل دوربین میآیند و یا تهیه کنندگانی که برای سپردنِ تولید پروژههای بزرگ انتخاب میشوند و یا برای سکانداری شبکههای تلویزیونی روی کُرسی نشسته اند، از تجربیات افراد باسابقهتر بهره میگرفتیم، بهتر میتوانستیم از ریزش مخاطب جلوگیری کنیم.
مجری برنامه هایی، چون ”تا مهر”، «ایران ما»، «روی خط مهر»، «حماسه مهر»، ”پنج به اضافه شب”، ”مسابقه زنده تلفنی” «با شماً و فصل گرم»، «ساعت به وقت جوانی» ”جشن رمضان” گفت: عدم دستمزدهای یکسان میان هنرمندان و وجود تفاوتهای بسیار در وجوهات دریافتی میان هنرمندان عرصههای مختلف رسانه، سبب شده گاهی برخی از این هنرمندان از ادامه مسیر دلسرد شوند. نمونه بارز این گفته در بین هنرمندان عرصه رادیو، تئاتر و دوبلاژ کاملاً مشهود است؛ در واقع دستمزد دریافتی هنرمندان این حوزهها آنقدر ناچیز است که کفافِ امرار معاششان را نیز نمیدهد و هنرمندی که باعشق خودش را به این جایگاه رسانده، به طور قطع با این اوضاع دلسرد خواهد شد؛ بنابراین از متولیان امر خواستارم تا نسبت به وجوهات دریافتی حوزههایی، چون رادیو، تئاتر و عرصه دوبله، توجه بیشتری داشته باشند چرا که در این حوزهها نیز هنرمندانی را داریم که عمر و جوانی خود را صرف فرهنگ و هنر این مرز و بوم کرده اند، بدون آنکه حتی کوچکترین امکانات اولیه را برای امرار معاش داشته باشند و این موضوع بسیار دردناک است.